🔺خاطرات مردم سبزوار از ایام شهادت حاج قاسم سلیمانی

🔺خاطرات مردم سبزوار از ایام شهادت حاج قاسم سلیمانی

بچه‌های شهدا دور حاج‌ قاسم را گرفته بودند و ولش نمی‌کردند و بغلش می‌کردند و بوسه‌‌بارانش. همه‌شان هم می‌خواستند کنار سردار بایستند و عکس یادگاری بیندازند.
کنار دختر حاج ‌قاسم ایستاده بودم و نگاه می‌کردم به سردار و عکس‌هایی که با بچه‌ها می‌انداختند.

رو کردم به زینب‌ خانم و گفتم: «باور کنید آنقدر که سردار با فرزندان ما عکس دارد، با شما ندارد!» خندید و گفت: «همین است. راست می‌گویید!»

می‌دانستم چرا زینب ‌خانم با حاج ‌قاسم آمده. دیدار خانوادۀ شهدا با حاج ‌قاسم بود و سردار سخنران مراسم. زینب ‌خانم هم آمده بود! مطمئن بودم می‌خواهند بیشتر پدر را ببینند. حتماً خیلی کم هم را می‌دیدند. دربارۀ شوهر خودم همینطور بود. آنقدر کار داشت و کم می‌دیدیمش که از هر فرصتی استفاده می‌کردیم برای دیدنش. دلمان همیشه تنگ بود برایشان؛ الان هم هست… خیلی بیشتر.

✍️ منظر همت
همسر شهید مدافع حرم مهدی بیدی

برگی از کتاب «#سردار_سربدارها»

#ایام_الله
جان‌فدا
#جانفدا

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.