🔺خاطرات مردم شیراز از ایام شهادت حاج قاسم سلیمانی
🔺خاطرات مردم شیراز از ایام شهادت حاج قاسم سلیمانی
«مهمان سرداری»
باید میرفتم دنبال برادرم. هر چه منتظر تاکسی موندم نیامد. پیاده راه افتادم. رانندهای جلوی پایم ترمز کرد و سوار شدم. سر صحبت که باز شد، به گوشیاش اشاره کرد و گفت: "یه گروه راه انداختیم برای اسکان مهمونهایی که از شهرهای دیگه اومدن کرمان. قراره هر کی چند نفر رو ببره خونش و پذیرایی کنه." زمان پیاده شدن دست کردم در جیبم. گفت: "نمیخواد. برای شادی روح سردار صلوات بفرست."
✍️ محمد صادق رویگر
برگی از کتاب «#حافظ_دلها»
#ایام_الله
جانفدا
#جانفدا