روایت حبیب هرزمان‌که‌بیت‌الزهرامراسم‌بود، خودشون‌میوم…

#روایت_حبیب
هرزمان‌که‌بیت‌الزهرامراسم‌بود،
خودشون‌میومدن‌مثل‌بقیه،
داخل‌مغازه‌من‌،
برای‌مراسم‌خریدمیکردن!
شب‌آخرکه‌مراسم‌به‌پایان‌میرسید،
میومدازهمسایه‌هاحلالیت‌میطلبیدو
میگفت‌اگرصدای‌بلندگوشمارااذیت‌کرده‌
دراین‌چندشب‌ببخشید . . .
ازتک‌تک‌همسایه‌ها
حلالیت‌طلبیدوبعدرفت‌تهران (:

راوی: همسایه‌حاج‌قاسم💛
 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.