به صورت چرخشی در نگهبانی با برادرانش شرکت می کرد به صورت چرخشی در نگهبانی با برادرانش شرکت می کرد و بیشتر نوبت ها با هم بودیماولین برخوردبرادرانه بود و این به همین طریق ادامه داشت. ما با هم غذا می خوردیم با هم نگهبانی می دادیم با هم کار می کردیم و بیشتر وقت صرف شده در آنجا با هم بودیم او چای درست و آماده می کرد و کمک می کرد زمانی کهکوچک و جوان بوداو پر شور و پر انرژی و فعال بود علاوه بر ایناو باعث نمی شد احساس کنیم که انگاراوخاص یا متفاوت است او درست مثل بقیه با ما خیلی عادی بود سخنان یکی از هم رزمان شهید جهاد مغنیه «الحاج جواد» درباره ایشان ( پارت دوم ) #داداشمونوبیشتربشناسیـم کپی کردن اشتراک گذاری برچسب ها: داداشمونوبیشتربشناسیـم مدافعان حرم مطالب مرتبط: این روزها مُــدام هربار کارم زار شد، گفتم علی موسی الرضا "تو اهلِ آسمان بودی" در این نجواهای عاشقانه ات با معشوق ، دلنوشتهی یکی از دوستان شهید جهاد مغنیه: دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخنشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *دیدگاه * نام * ایمیل * وب سایت Δ این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش میشوند.