به صورت چرخشی در نگهبانی با برادرانش شرکت می کرد

به صورت چرخشی در نگهبانی با برادرانش شرکت می کرد
و بیشتر نوبت ها با هم بودیم‌اولین برخوردبرادرانه بود و این به همین طریق ادامه داشت.
ما با هم غذا می خوردیم
‌با هم نگهبانی می دادیم
‌با هم کار می کردیم
و بیشتر وقت صرف شده در آنجا با هم بودیم
او چای درست و آماده می کرد و کمک می کرد
زمانی که‌کوچک و جوان بوداو پر شور و پر انرژی و فعال بود
علاوه بر این‌او باعث نمی شد احساس کنیم که انگاراوخاص یا متفاوت است‌
او درست مثل بقیه با ما خیلی عادی بود

سخنان یکی از هم رزمان شهید جهاد مغنیه «الحاج جواد» درباره ایشان ( پارت دوم )

#داداشمونوبیشتربشناسیـم  

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.