با هم از خیابان انقلاب رد می‌شدیم..

با هم از خیابان انقلاب رد می‌شدیم..
مردی بخشی از ماشینش آتش گرفته بود
و از دیگران کمک میخواست..؛
چون احتمال انفجار وجود داشت
کسی جلو نمی‌رفت، روح‌الله تا این صحنه
را دید زد روی ترمز، همیشه در صندوق عقب
آب داشتیم، آب‌ها را برداشت و به سمتِ
خودرو دوید و آتش را خاموش کرد..؛
مرد راننده اشک می‌ریخت و می‌گفت:
جوان! خدا عاقبتت را به خیرت کند..!
همین دعا ها روح‌الله را عاقبت به خیر کرد..!

#شهید_روح‌الله‌قربانی  

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.