خیلی خوب به حرف های دیگران گوش میکرد، در زندگی اجتماعی اش خیلی جدی بود ، برعکس روحیه ی شوخ و نرمش در خانواده. خیلی خوب به حرف های دیگران گوش میکرد، در زندگی اجتماعی اش خیلی جدی بود ، برعکس روحیه ی شوخ و نرمش در خانواده. در آخرین سال از عمرش شخصیت دینی و عرفانی خود را به صورت گسترده تقویت کرده بود. یکی از روز هایی که در یک منزل خوابیده بودیم نیمه شب هنگامی که درب اتاقجهاد را کمی باز کردم متوجه شدم او در حال خواندن دعا به شدت می گرید من در طول مدت آشنایی ام با او هیچ گاه چنین صحنه ای ندیده بودم.آنچه که من از جهاد سراغ داشتم یک شخصیت شوخطبع و لطیف بود. هیچ گاه او را در حال گریستن آن هم با این صورت ندیده بودم. #داداشمونوبیشتربشناسیـم کپی کردن اشتراک گذاری برچسب ها: داداشمونوبیشتربشناسیـم مدافعان حرم مطالب مرتبط: این روزها مُــدام هربار کارم زار شد، گفتم علی موسی الرضا "تو اهلِ آسمان بودی" در این نجواهای عاشقانه ات با معشوق ، دلنوشتهی یکی از دوستان شهید جهاد مغنیه: دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخنشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *دیدگاه * نام * ایمیل * وب سایت Δ این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش میشوند.