از ده سالگی پیش یکی از روحانی های آشنا می رفت و احکام یاد می گرفت، آن سال ها بچه ها را در مساجد راه نمیدادند. به من… از ده سالگی پیش یکی از روحانی های آشنا می رفت و احکام یاد می گرفت، آن سال ها بچه ها را در مساجد راه نمیدادند. به من پیشنهاد کرد این کلاس را در خانه مان برگزار کنیم تا دوستانش هم بتوانند شرکت کنند، پیشنهادش تشویقم کرد که علاوه بر سر کلاس احکام برای پسربچه ها ، یک کلاس دینی برای دختر بچه ها برگزار کنم #ابــوجـهـاد کپی کردن اشتراک گذاری برچسب ها: ابــوجـهـاد مدافعان حرم مطالب مرتبط: این روزها مُــدام هربار کارم زار شد، گفتم علی موسی الرضا "تو اهلِ آسمان بودی" در این نجواهای عاشقانه ات با معشوق ، دلنوشتهی یکی از دوستان شهید جهاد مغنیه: دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخنشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *دیدگاه * نام * ایمیل * وب سایت Δ این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش میشوند.